رقابت علنی جناح «اصولگرا» و «اصلاح طلب» برای دراختیار گرفتن کرسی هایمجلس شورا و خبرگان

رقابت علنی جناح «اصولگرا» و «اصلاح طلب» برای دراختیارگرفتن کرسی های مجلس شورا و خبرگان

ناکامی دولت «تدبیر وامید» روحانی در عرصه اقتصادی - سیاسی و گمانه زنیها درمورد وخامت سلامت خامنه ای ، دوجناح رقیب را بیش از پیش نگران سکان رهبری رژیم در آینده نموده است.
جناح هاشمی رفسنجانی - روحانی در چند ماه گذشته تلاش کردند از توافق هسته ای بهره برده ، طوری وانمود کنند که گویا بعد از توافق هسته ای با غرب همه ویراینها ، آباد و روال زندگی مردم رو به سوی شکوفایی خواهد داشت، اما در عمل چنین نشد.
هرچه زمان می گذرد عمق توافق ننگین با غرب آشکار تر می شود وآمریکا آشکارا اعلام داشته ، تمام دارائیهای ایران آزاد نمی شود مگر منابع استفاده آن برای آمریکا مشخص شود. آنها بدفعات مکرر اعلام کرده اند منابع مالی ایران نباید برای کمک به حزب الله لبنان ، حماس و سازمانهای مشابه استفاده شود. علاوه براین با گذشت چندین ماه از توافق هنوز نحوه پرداخت پولهای بلوکه شده به ایران به شکل کاملا رسمی و متعارف صورت نمی گیرد.

آمریکا به این بهانه که هنوز ایران در لیست سوئیفت نمی باشد ،از پرداخت رسمی به بانک مرکزی ایران خود داری می کند و پرداختهای ماهیانه به ایران بصورت نقدی دردبی انجام می شود. صرف نظر از اینکه اینگونه پرداختها موجب می شود تا پول دریافتی چند باردر بازار آزاد تعویض شود، بخشی نیز باچمدان از دبی به سوئیس و سایرکشورهای اروپایی به حساب آقازاده ها منتقل می شود.

درصورت برداشتن کامل تحریمها این امتیازفقط شامل موارد هسته ای است که دولتهای غربی به حد کافی کنترل و نظارت آنرا در ایران بعهده گرفته اند. صد البته دراین مورد هیچگونه محدودیت و تحریمی برای فروش تأسیسات جدید هسته ای و یا دست دوم غربیها به ایران وجود نخواهند داشت.

از سوی دیگرتلاش بی ثمررفسنجانی - روحانی برای از سرگیری روابط دوستانه با آمریکا با شکست مواجه شده است. پافشاری بیش از حد دولت روحانی و عناصر پشت پرده «اصلاح طلبها» با هدف برقراری مناسبات «دوستانه» با آمریکا باعث شده تا جناح رقیب اقدام آنها را بالاتر از «فتنه ۸۸» ارزیابی کند. درهمین رابطه محمد سعیدی امام جمعه قم گفته است:

«قرآن فرمود فتنه از آدمکشی بالاتر است؛ خداوند دستور داده که برای ریشه کن کردن فتنه و فتنه گران باید با آنها برخورد کرد و آنها را کشت.» سعیدی در عین حال که اصلاح طلبان و مسئولین فعلی و منتقدان را عامل «تفرقه و زمینه ساز نفوذ ذشمن» تلقی کرده ادامه می دهد: «عدهای در برابر فتنه و فتنه گران ساکت هستند اما همانگونه که خود انسان نباید آتش افروزی کند نباید نسبت به آتش افروزان بی تفاوت و ساکت باشد.»

درهمین رابطه یکی دیگر از تئوریسینهای جناح «اصولگرا» بنام کاظم صدیقی از موضع امام جمعه موقت تهران برای کنارزدن جناح رقیب اینطور اظهار نظر کرده است:
« اعتدال و اصلاحات به معنی «سازش با استکبار» است و «اصلاحات» در تئوری اسلامی جایگاهی ندارد.اصلاحات در حق جایی ندارد و اگر نظام و تئوری ما اسلامی است دیگر اصلاحات معنایی ندارد.اعتدالی كه امروز گروهی از جامعه از آن صحبت می كنند التقاط حق و باطل است»

اظهارات صدیقی بدین معنی است که در جمهوری اسلامی هیچ چیز تغییر پذیر نیست.در لابراتوار اسلامی کسی حق ندارد میکروب جدیدی کشف کند. اگر هر دانشمند ویا جامعه شناسی در ایران به کشف یک روش علمی برای بهبود زندگی مردم نائل شود مورد قبول نیست چون آیت الله ها آنرا به صلاح نظام خود نمی دانند ودردایرة المعارف تشیع تغییر یافت نمی شود.صدیقی دراین باره خیال جناح رقیب را راحت کرده و به آنها بشارت می دهد برسر قدرت سازشی در کار نخواهد بود، گفته وی چنین است «حق و باطل كندرو و یا میانه رو نداریم و این دو هیچ گاه باهم سازشی نخواهند داشت.»

از آنجا که هر دوجناح رقیب دست یکدیگررا خوب خوانده اند، جناح «اصلاحات» سعی کرده تعداد هرچه بیشتری را به صحنه رقابت در انتخابات بکشاند. آنها تصور میکنند صلاحیت تعداد زیادی از عناصر وابسته توسط شورای نگهبان رد خواهد شد، لذا تعداد زیادی از نمایندگان سابق را تشویق کرده اند تا دراین دوراز انتخابات ثبت نام کنند. این تاکتیک «اصلاح طلبها» شورای نگهبان رادر معذوریت بیشتری قرار می دهد، چراکه اگر این جناح به تعداد زیاد رد صلاحیت شوند آنها ادعا می کنند در دوره خمینی نماینده مجلس و مورد تأیید بودند ولی حالا عده ای تندرو، مانع «خدمتگزاران» شده اند.

از تعداد ۱۲۱۲۳ نفری که برای مجلس شورا ثبت نام کرده اند حدود ۶۰۰ نفر از نمایندگان سابق هستند. درهمین رابطه درحالیکه آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان و آیت الله محمد یزدی رئيس مجلس خبرگان رهبری « مشارکت بیشتر را ابهام بر انگیز» دانسته اند، عبدالرضا رحمانی فضلی در وزارت کشور که به جناح دولت تعلق دارد تعداد هرچه بیشترکاندیداها را نشانه رشد دمکراسی ارزیابی کرده است.

علاوه براین برای مجلس خبرگان که فقط ۸۸ نفر نماینده دارد، تعداد ۸۰۱ ثبت نام کرده اند. بعضی از افراد معروف جناح «اصولگرای» رژیم نظیرحمید رسایی نیز از «فتنه اکبر» که منظورش هاشمی رفسنجانی است در مجلس فریاد برآورده است. وی می گوید مردم نباید فراموش کنند چه کسانی برای آنها مشکل ساز شدند و شعار "تاجر ورشکسته برگرد به باغ پسته" را فراموش نکنند.رسایی بدون اینکه نامی از ابراهیم اصغرزاده بیاورد ادامه داده است:
«برخی از کسانی که از دیوار لانه جاسوسی بالا رفته بودند قلب خود را آنسوی دیوار جا گذاشتند و امروز از مشهد به عنوان اصلاح طلب برای مجلس نام نویسی میکنند در حالی که خیلی از این آقایان درس خوانده انگلیس هستند.»

هفته پیش هاشمی رفسنجانی در اظهاراتی اذعان کرد قدرت در دست آنها نیست ولی وی اعتقاد دارد افکار عمومی مردم با آنهاست و از همین رو طرفداران «اصلاحات» را به میدان آورده تا قدرت را دردست گیرد. باوجود نزدیکی جناح «اصلاحات» به غرب و پشتیبانی همه جانبه کشورهای غربی ، بویژه آمریکا و فرانسه از رفسنجانی - روحانی اما کنار زدن جناح «اصولگرا» از قدرت چندان سهل نخواهد بود. با وجود نظرمثبت عامه مردم نسبت به برداشتن تحریم ها وبهبود اوضاع اقتصادی ، اما آنها نگرانند درصورتیکه نفوذ آمریکا در ایران بیشتر شود ، همان برسرمردم خواهد آمد که برسر مردم لیبی ، افغانستان ، عراق و سایرکشورها آمده است. هم اکنون مردم ایران در مورد عملکرد مزدوران داعش ، نقش رژیم ترکیه، عربستان ، قطر وآمریکا در منطقه آگاهند وحوادث منطقه را روزانه دنبال می کنند.

تعریف و تمجید آمریکا از روحانی و ظریف شاید در غرب خریداری داشته باشد ولی مردم ایران تا آن حد نا آگاه نیستند که نتوانند درک کنند چرا نام ظریف در میان سیاستمداران ریسک پذیر جهان در سال ۲۰۱۵ در صدر قرار گرفته است. موسسه بین المللی سنجش ریسک پذیری سیاسی که تحت نفوذ آمریکاست اخیرا این جایزه را به ظریف داده درحالیکه معلوم نیست ظریف چه ریسکی در زندگی سیاسی اش به جز نزدیکی به آمریکا در کارنامه دارد؟شایدهم انهدام تأسیسات اتمی ایران و جایگزینی آنها با تکنولوژی جدید که فاقد استفاده حرفه ای است این شایستگی را برای وی به ارمغان آورده است؟ آمریکا در نظر داشت چند ماه پیش به وی جایزه نوبل اعطاء کند ولی ظاهرا چون منویات آمریکا بطور تام و تمام در ایران عملی نشد یک درجه از جایزه ظریف کاستند و بجای جایزه نوبل «ریسک پذیری سیاسی» به وی داده اند.

سناریویی که آمریکادر ایران پیش گرفته همان سیاستی است که در لیبی بکار برده است. ابتدا شرکتهای نفتی و صنعتی را وارد کشور لیبی کرد ، سپس مهره های خودش را در مسند کارها گمارد ، بعد از آن تعداد کمی از نظامیان را خرید ، سپس با استفاده از مهره هایی که قبلا در آمریکا تربیت کرده بود طرح خودرا عملی ساخت. در عراق وافغانستان و سوریه هم وضع بهتراز لیبی نیست ، با این تفاوت که در سوریه روسیه وارد عمل شده و حال آمریکا مانده با ملغمه ای از داعش وگروه های دست نشانده جهادی ، عربستان و قطر و رجب طیب اردوغان در ترکیه چگونه سیاست« خاورمیانه نوین »خودرا عملی سازد.